هوش مصنوعی به این زودی ها الفبا را دوباره اختراع نمی کند
نگاه کردن به تایپوگرافی توسعه یافته توسط هوش مصنوعی مانند نگاه کردن به حروف غوطه ور در آب های عمیق، تاب خورده و مبهم است. به نظر می رسد کپی از یک کپی است. کلمات به سختی قابل تشخیص هستند، اما شکل اصلی گم شده است. تایپوگرافی هوش مصنوعی، از نظر خیریه، بد است.
یک نمونه اخیر از این پدیده، Word-As-Image for Semantic Typography است، یک مقاله که در آن نویسندگان ناشناس ابزاری را پیشنهاد میکنند که متن را به تصویری از آنچه آن متن نشان میدهد تبدیل میکند. برای مثال، «یوگا» را تایپ کنید، و این کلمه با بردارهای متلاطم زنان کششی پوشانده میشود. متن ناهموار و تار حاصل نمادی از کاستی های نوع هوش مصنوعی است. این آزمایش خوانایی و دسترسی، دو مورد از ستونهای طراحی خوب، را در تلاشی نادرست برای نوآوری قربانی میکند. با این حال، ما به سختی میتوانیم انتظار بیشتری از هوش مصنوعی داشته باشیم، وقتی که فقط درک سطحی از نحوه خواندن انسانها داشته باشد.
من به عنوان یک طراح و تایپوگراف بیش از 10 سال، پیشرفت طراحی مبتنی بر هوش مصنوعی را با ترکیبی از کنجکاوی سرگرمکننده و ترس ظریف تماشا کردهایم. در مورد تایپوگرافی، مشخص شده است که نوآوری های هوش مصنوعی بر ایده های اشتباه تمرکز می کنند. در حال حاضر، برخی با استفاده از این فناوری تلاش می کنند تا زبان بصری را دوباره تعریف کنند – در مورد حروف لاتین ما که بیش از 2000 سال وجود دارد – اما در نهایت این یک دوره غیرقابل اجرا است. کلید تنظیم تایپوگرافی هوش مصنوعی در مسیری بهتر و در دسترس تر این است که به آن به عنوان کمکی فکر کنید تا مولد.
Word-As-Image isn’ رمان t پس از انقلاب صنعتی که ماشینها را در خط مقدم تولید قرار داد، طراحان در اروپای پس از جنگ شروع به کاوش کردند که چگونه فناوری میتواند بر آینده هنر و طراحی انواع اثر بگذارد. مهندس والتر پورستمن در کتاب خود در سال 1920 Sprache and Schrift پیشنهاد کرد که زبان را می توان با معرفی یک کاراکتر برای هر صدا، که بر اساس لحن، طول صدا، قدرت و صدا مرتب می شود، تقویت کرد. László Moholy-Nagy در باهاوس بعداً مفهوم پورستمن را پذیرفت و اصلاح کرد و در سال 1925 پیش بینی کرد که پیشرفت در فیلم و به ویژه صدا جایگزین تایپوگرافی شود. در پاسخ، او پیشنهاد کرد، تایپوگرافی برای بیان این فناوریهای جدید نیاز به تکامل دارد.
شاید جالبترین پاسخ به پیشنهاد آوایی موهولی-ناگی، کرت شویترز Systemschriftباشد. > برای اولین بار در سال 1927 منتشر شد، این یک الفبای یونیکاز بود که از وزن کاراکتر برای نشان دادن تاکید آوایی استفاده می کرد و صداهای مصوت را با جسارت منتقل می کرد. این آزمایش به دلیل عجیب بودن بصری آن قابل توجه بود. آن را در مدرسه ای که طرفدار تایپوگرافی استانداردتر بود جدا ایستاد. اما این بدان معنا نیست که موثر بوده است. حتی شویترز از این عناصر آوایی در کار خود استفاده نکرد.
با نگاهی به نوع هوش مصنوعی و این نوآوریهای چاپی قرن بیستم، میتوان به طور منطقی پرسید: این برای چه کسی است؟ مطمئنا نه خوانندگان. اما مانند آزمایشهای قبلی که فناوری و تایپوگرافی را ادغام کردند، ممکن است هوش مصنوعی بتواند طراحان را به سمت ایجاد تایپ بهتر هدایت کند. اگر بتوان از هوش مصنوعی برای کمک به تایپوگرافیها استفاده کرد، بهجای تلاش برای جایگزینی آنها، مدلهای تولیدی میتوانند تنها گذرگاهی در مسیر استفاده کارآمدتر و در دسترستر از این فناوری بهعنوان ابزاری کمکی باشند. فرآیند طراحی نوع
به این فکر کنید که چگونه انقلاب دیجیتال تایپوگرافی را در دست همه با رایانه قرار داد و فرآیند ایجاد آن را کارآمدتر از همیشه کرد. هوش مصنوعی میتواند به روشهای مشابهی به کار گرفته شود و به تایپوگرافها کمک کند و کار آنها را در دسترستر کند. اما مهم این است که به کجا این کمک را ارائه کنید.