breadcrumbs_delimiter فرهنگ breadcrumbs_delimiter فرودگانی که از کشتی شکسته خود یک شهر ساختند
فرهنگ

فرودگانی که از کشتی شکسته خود یک شهر ساختند

فروردین 30, 1402 1015

همانطور که ارزان نگاه می‌کرد، بولکلی، بایرون و تیم کوچکی از استخدام‌کنندگان با یک قایق به راه افتادند. اکنون رفاه کل گروه در دست آنها بود. همانطور که در کنار تکه‌های  شرط‌بندی پارو می‌زدند، امواج آن‌ها را کوبیدند. هنگامی که قایق آنها به مرد جنگی متصل شد، آنها روی لاشه ها لغزیدند، در امتداد عرشه غاردار و تیرهای ترک خورده خزیدند، که حتی زمانی که مردان بالای سر آنها نشسته بودند، همچنان در حال شکستن بودند.

هنگامی که کاوشگران در امتداد ویرانه‌های غرق‌شده قدم می‌زدند، اجساد هموطنان خود را در زیر آب دیدند که بین عرشه‌ها شناور بودند. یک گام اشتباه، و آنها به آنها می پیوندند. بایرون نوشت: «مشکلاتی که در این بازدیدها از غرق شده با آن روبرو بودیم را نمی توان به راحتی توصیف کرد.

آنها تعدادی بشکه را در میان آوارها شناسایی کردند و آنها را با کمند به قایق خود منتقل کردند. بولکلی با هیجان خاطرنشان کرد: «چند بشکه شراب و براندی پیدا کردم. در یک لحظه، او به انبار ناخدا رسید و در را باز کرد: «چند بشقاب رام و شراب را بیرون آوردم و آنها را به ساحل آوردم. با حفاری میدشیپمن کمپبل نوشت: «به دستور کاپیتان، ما هر روز بر روی کشتی کار می‌کردیم، مگر زمانی که هوا به ما اجازه نمی‌داد. هر سه قایق مستقر شدند. Cheap می‌دانست که غرق‌شدگان باید تا آنجا که ممکن است قبل از غرق شدن کامل کشتی نجات دهند.

آنها سعی کردند عمیق‌تر به داخل بدنه، به داخل اتاق‌های سیل زده فرو بروند. آب تراوش در اطراف آنها جمع شده بود، همانطور که آنها در لایه های زباله فرو می رفتند، مانند کرم های کشتی که از داخل بدنه غذا می خورند. ساعات کار اغلب ارزش چندانی نداشت. سرانجام، مردها وارد قسمتی از انبار شدند و 10 بشکه آرد، یک چال نخود، چند چلیک گوشت گاو و خوک، یک ظرف بلغور جو دوسر، و چلیک های دیگر براندی و شراب بیرون آوردند. آنها همچنین بوم، ابزار نجاری و میخ را بازیابی کردند – که کمپبل خاطرنشان کرد: “در موقعیت ما خدمات بی نهایتی داشت.” و هنوز چیزهای بیشتری وجود داشت: چندین صندوق شمع مومی، همراه با عدل های پارچه، جوراب ساق بلند، کفش، و چندین ساعت.

در همین حال، بدنه بیشتر از هم جدا شده بود – به قول بولکلی “منفجر شد”. و از آنجایی که بالا رفتن از لاشه هواپیما خطرناک‌تر می‌شد و کمی بیشتر از چند تخته پوسیده از دریا بیرون می‌آمدند، مردان استراتژی جدیدی ابداع کردند: قلاب‌ها را به چوب‌های بلند چوبی بستند و با رسیدن به گلوله سعی کردند کورکورانه ماهی بگیرند. از منابع اضافی

در ساحل، ارزان چادری در کنار خانه‌اش برپا کرده بود که همه آذوقه‌ها را در آن نگهداری می‌کرد. همانطور که در شرط داشت، برای اجرای احکام خود به سلسله مراتب سخت افسران و افسران خرده پا تکیه کرد. اما، در میان تهدید دائمی شورش، او در درجه اول به یک حلقه داخلی از متحدان اعتماد کرد – ساختاری در یک ساختار – که شامل ستوان دریایی، همیلتون بود. جراح، الیوت؛ و کیف پول، هاروی.

ارزان همچنین تمام اسلحه ها و مهمات را در چادر فروشگاه ایمن کرد. هیچ کس بدون اجازه او اجازه دسترسی نداشت. کاپیتان همیشه یک تپانچه حمل می کرد و به همیلتون، الیوت و هاروی نیز اجازه داد تا این کار را انجام دهند. در حالی که تفنگ‌هایشان درخشان بود، وقتی به ساحل می‌آمدند با قایق‌های حمل‌ونقل روبرو شدند، و مطمئن شدند که همه چیز به درستی به چادر منتقل شده و در حساب‌های پول‌دار ثبت شده است. هیچ دزدی وجود نخواهد داشت—دزدی دیگر در مقالات جنگ وجود نخواهد داشت.

Cheap متوجه شد که در برخی مواقع، Bulkeley به تمام قوانین و مقررات برخورد می کند. در شب هایی که ماه بیرون بود، توپچی به دنبال این بود که با دوستانش به استخراج لاشه کشتی ادامه دهد، اما ارزان آن را به دلیل خطر سرقت ممنوع کرد. بولکلی در ژورنال Cheap و حلقه درونی خود شکایت کرد: «آنها آنقدر محتاط بودند که هر چیزی اختلاس شود که از رفتن قایق ها و کار کردن در شب رنج نمی بردند. … با این کار، ما چندین فرصت را برای به دست آوردن آذوقه، و سایر چیزهای مفید، که به زودی به آنها نیاز خواهیم داشت، حذف کردیم.»

به این نوشته امتیاز بدهید!

افراد نیوز

افراد نیوز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×