چگونه Bookshop.org در دنیای آمازون زنده می ماند و رشد می کند
“یادت هست چه نوع آبجوی بود؟”
اندی هانتر قبل از اینکه به سوال من پاسخ دهد برای مدت طولانی مکث می کند، ناخوشایند است. او مغزش را تکان می دهد. از او خواسته ام درباره شبی که به ایده ای که به موفقیت غیر محتمل او منجر شد به من بگوید استارتاپ کتابفروشی، Bookshop.org. او بهعنوان سردبیر سابق مجله، میخواهد جزئیات را به درستی دریافت کند.
او چیزهای آسان را به خاطر میآورد: سال 2018 بود. او برای کار در راه بود. در آن زمان، هانتر انتشارات ادبی متوسط کاتاپولت را اداره می کرد، شغلی که نیاز به مطالعه در رویدادهای صنعتی داشت. شب طوفان فکری بزرگ خود، او از دو دختر خردسالش و تعهدات معمول عصر خود – غذاها، مراسم قبل از خواب – دور بود و لحظات نادری برای فکر کردن و نوشیدن یک آبجو داشت.
اما چه نوع آبجو؟ هانتر در نهایت پاسخ می دهد: “اوه، یک IPA سر سگ ماهی بود.” خوب، پس، این را تصویر کنید: او تنها در یک Airbnb مرتب، یک خانه ییلاقی به رنگ آبی روشن در جاده ای آرام در برکلی، کالیفرنیا است. موهای قهوهای او کمی درهم است و او در حال شیردهی از یک دمنوش کم رنگ است. او به سمت موسیقی می رود. هانتر میگوید: «میتوان گفت من به یهودیان نقرهای گوش میدادم.)
او نمیتوانست به چیزی فکر کند که یکی از اعضای هیئت مدیره انجمن کتابفروشان آمریکا، بزرگترین تجارت صنعت است. گروه، در یک شام کاری اخیر به او گفته بود. چه میشد اگر تجارت الکترونیک به جای اینکه تهدیدی برای کتابفروشیهای مستقل باشد، یک موهبت باشد؟ انجمن کتابفروشان برنامه IndieBound را اجرا کرد، برنامهای که به وبلاگنویسان و روزنامهنگاران راهی میدهد تا به جای آمازون وقتی کتابی را استناد می کنند یا مرور می کنند. اما جذابیت زیادی پیدا نکرده بود.
آن شب، در برکلی، ترکیب غیرمعمول خلوت عصرگاهی و مقداری الکل چیزی را در مغز هانتر شل کرد. یا شاید چیزی را به هم زد. در هر صورت، تا صبح، او خمار نبود و پیشنهادی برای نحوه رشد IndieBound داشت، از جمله ساده کردن تدارکات خرید آنلاین و ادغام آن با رسانه های اجتماعی. به علاوه: او میگوید: «میخواستم ظاهر بهتری داشته باشد.
وقتی هانتر به نیویورک بازگشت، پیشنهاد خود را برای اورن تیچر، مدیر عامل آن زمان انجمن کتابفروشان فرستاد. تیچر از این ایده خوشش آمد، اما گفت نه. سازمان تجارت در واقع علاقه ای به گسترش IndieBound نداشت. اما اگر هانتر مایل بود خودش پروژه را به عهده بگیرد، این نسخه جدید و بهبود یافته را خودش بسازد؟ خوب—گروه میتوانست مقداری پول سرمایهگذاری کند.
اگرچه منجنیق او را بسیار مشغول میکرد، هانتر واقعاً به دیدگاه خود درباره یک پلتفرم تجارت الکترونیکی که هندوستان را متحد میکند اعتقاد داشت. فروشگاه های کوچک نیز شایسته یافتن مشتریان آنلاین هستند، حتی اگر منابع لازم برای راه اندازی فروشگاه های آنلاین خود را نداشته باشند. ارائه راهی برای متحد شدن به آنها شبیه یک جنگ صلیبی عادلانه بود. بعلاوه، هانتر متوجه شد که این می تواند یک کنسرت جانبی کم تلاش باشد.
کاری که به عنوان لطفی که در یک سفر کاری انجام شد، از آن زمان به پروژه بزرگ زندگی حرفه ای هانتر تبدیل شده است. در چند سال اول فعالیت خود، Bookshop حتی انتظارات بنیانگذار خود را نادیده گرفت و نشان داد که مدل خود چقدر می تواند برای مشاغل کوچک مفید باشد. حالا، هانتر پیچیدگی جدیدی در ذهن دارد: او میخواهد به صاحبان کسبوکار نشان دهد که چگونه بدون فروختن، بدون نیاز به از بین بردن رقبا، رشد کنند.
مشکل کتابفروشیهای مستقل این است که بسیاری از آنها پهنای باند لازم برای راهاندازی فروشگاههای آنلاین خود را ندارند. موجودی ها و قابلیت های حمل و نقل آنها به دلیل بودجه غیر آمازونیایی آنها محدود شده است. به علاوه، گاهی اوقات آنها نمیخواهند در تجارت الکترونیک شرکت کنند. عاشقانه قفسههای پر شده و گوشههای مطالعه و انتخابهای متفکرانه کارکنان برای وجود آنها مهم است. حذف این تجربیات به نظر می رسد ضد و نقیض باشد – حتی اگر ممکن است لازم باشد – تا پایان کار.