من با بازی Going Under از اخراج های فنی شفا می یابم
ما به سرعت متوجه شدیم که در Fizzle، “کار کارآموز” کمی متفاوت از قهوه گرفتن برای رئیستان است. اولین وظیفه جکی کشتن هیولاهایی است که به طور اتفاقی تهدید به فرار به دفتر مرکزی می کنند – همه اینها قبل از جلسه استندآپ آن روز در سراسر شرکت.
این بازی مکانیکهای مبارزه را به سبکی شبیه به نفس وحشی با اشیایی که میتوانید در دفتر پیدا کنید ارائه میکند: قوری قهوه، اسباببازیهای روی میز (از جمله یک مکعب روبیکس)، قالبهای کاغذی، تلفنهای آجری، و سینک آشپزخانه واقعی. این بازی بدون توجه به سلاح انتخابی شما به طرز شگفت انگیزی چالش برانگیز است و طیف وسیعی از تنظیمات اداری را به شما ارائه می دهد تا بتوانید سر کارمند سابق را با یک منگنه به داخل دکمه له کنید.
فراتر از سلاحهای التقاطی بازی، بعداً متوجه میشویم که هیولاها ارواح استارتآپهای شکست خورده گذشته هستند. هر استارتآپ سطحی را با شخصیتها و پسزمینههای خاص خود نشان میدهد، پر از رئیسهای بیش از حد کافئیندار و خوشدست که «اعتماد» بهعنوان یک حرکت تمامکننده به شما میافتد. از Joblin، یک استارتآپ گیگ کار شبیه Fiverr یا TaskRabbit، گرفته تا Styxxcoin، یک استارتآپ استخراج کریپتو، ما طعم کاملاً مرتبطی از ترکیدن حباب جدید داتکام را میبینیم، سرنوشتی که به طور مداوم بهطور خطرناکی برای کارمندان Fizzle نزدیک است. .
برای کسانی که با تضادهای بی پایان فرهنگ سازمانی آشنا هستند، سطوح پر از جواهرات پنهان و “جوک های درونی” است. کشف بقایای استارتآپهایی که واقعاً آنقدر بزرگ بودند که شکست بخورند، لذتی کوچک و تاریک تبدیل میشود. مهمترین مکانیکی که در اوایل ایجاد شد، توانایی ایجاد روابط با همکارانتان است. ما با کارا، برنامهنویس خستهای که عموماً با فناوری بزرگ مخالف است، ملاقات میکنیم و به ما از بدیهایی که در انتظار بازی هستند هشدار میدهد. سوامپ، یک باریستا و دفتر نشانهها در چاد، قصد دارد شما را از کلمه «عزیز» بخواند. ما نگاهی اجمالی به دانشمند دیوانه در هسته نوآوری Fizzle داریم که تلاش بیوقفهاش برای کشف طعم بزرگ بعدی تنها چیزی است که به آن فکر میکند.
در طول بازی، جکی نقشی منفعل به عنوان یک کارمند استثمار شده و ناراضی ایفا میکند که در انجام کارهایی که سالها هیچکس نمیخواسته است انجام دهد، گیر افتاده است، همه اینها فراتر از درجه دستمزدش. صفر از حل کشمکشهای عمومی محل کار گرفته تا یافتن راهحلی برای مشکلات بدهی بنیانگذار استارتآپ، از جکی، از موقعیت کمترین تأثیر، همواره خواسته میشود بیشترین کار را انجام دهد.
ما با قابلیت جایگزینی او و کمبود ارزشی که برای نقش او علیرغم کاری که انجام میدهد همدردی میکنیم – محصول جانبی ناگوار “طرح بزرگ چیزها” که ما فقط چیزهای زیادی داریم. قدرت تغییر برای اضافه کردن توهین به جراحت، لحظات معدودی که ما شاهد آن هستیم که او در خارج از محل کارش را در اتاقش می گذراند، زیرا او کابوس هایی را تجربه می کند که دختر جایگزین خود مجبور به کشتن هیولاها است. اضافه کاری بدون دستمزد، حتی در ضمیر ناخودآگاه او.
هنگام بازی، با مربیانی که جکی با آنها روابط برقرار می کند، همدردی می کنید، همکارانی که کاملاً با واقعیت های کار در یک استارت آپ بی ارزش آشنا هستند. فضا. برای مثال، “کرانچ”، اضافه کاری اجباری که به نظر می رسد همه در زمان حضور خود در فیزل با آن مواجه می شوند، افتضاح است، اما همه تصمیم گرفته اند که خوب یا بد بمانند. بیش از شخصیتهای عجیب و غریب، گروه چرخشی مربیان، همبستگی متزلزلی را که در مشاغل فناوری در دنیای واقعی منعکس شده است، فراهم میکند. مربیان او مسائلی را که می بینند نام می برند و تجربیات جکی را تشخیص می دهند، اما مانند مربیان دنیای واقعی، اغلب نمی توانند به طور مستقیم به او کمک کنند و به کمک خودشان نیاز دارند. با این حال، همه بیشتر تلاش خود را می کنند.