برای اصلاح فناوری، دموکراسی باید رشد کند
این روزها چیز زیادی وجود ندارد که بتوانیم در مورد آن به توافق برسیم. اما دو عبارت گسترده ای که ممکن است مورد حمایت گسترده قرار گیرند عبارتند از: «ما باید فناوری را اصلاح کنیم» و «ما باید دموکراسی را اصلاح کنیم.»
بیماریها و منبع باز پلتفرمها برای امکانات اولیه دیجیتالی مانند هویت و ارتباطات.
در همان زمان، با تزلزل دموکراسیها در در مواجهه با چالش های پیچیده جهانی، شهروندان (و به طور فزاینده رهبران منتخب) در سراسر جهان از دست دادن اعتماد در فرآیندهای دموکراتیک و تحت تأثیر جایگزین های خودکامه قرار می گیرند. دموکراسی های دولت-ملت، به درجات مختلف، گرفتار بن بست و بیش از حد حزبی، مسئولیت پذیری اندک در برابر اراده عمومی، ناکارآمدی، ظرفیت های دولتی، ناتوانی در همگام شدن با فناوری های نوظهور، و تصرف شرکت ها هستند. در حالی که آزمایشهای دموکراتیک در مقیاس کوچکتر، در سطح محلی و جهانی در حال رشد هستند، آنها به اندازهای از هم گسسته باقی میمانند که نمیتوانند تصمیمات حکومتی نتیجهای را در مقیاس مدیریت کنند.
این ما را در تنگنا قرار میدهد. واضح است که ما میتوانیم در جهت هدایت توسعه فناوری به سمت شکوفایی جمعی انسان کار بهتری انجام دهیم – این ممکن است یکی از بزرگترین چالشهای زمان ما باشد. اگر واقعاً دموکراسی موجود تا این حد مملو از ایرادات باشد، به نظر نمی رسد که کار را انجام دهد. این همان چیزی است که در بسیاری از فراخوانها برای «دموکراتیزه کردن فناوری» به چشم میخورد: با توجه به شکایات فراوان، چرا یک سیستم به ظاهر شکسته را تحت حاکمیت دیگری قرار دهیم؟
در عین حال، همانطور که ما داریم برای مقابله با همه چیز از نظارت گرفته تا سفر فضایی، ما شدیداً به راه هایی برای مذاکره جمعی مبادلات ارزشی پیچیده با پیامدهای جهانی و راه هایی برای سهیم شدن در مزایای آنها نیاز داریم. این قطعاً کاری برای دموکراسی به نظر می رسد، اگرچه تکرار بسیار بهتری است. بنابراین چگونه میتوانیم دموکراسی را بهطور اساسی بهروز کنیم تا بتوانیم با موفقیت به سوی نتایج مثبت بلندمدت و مشترک حرکت کنیم؟
مورد هوش جمعی
برای پاسخ به این سؤالات، باید بدانیم که اشکال کنونی دموکراسی ما فقط تجلیات اولیه و بسیار ناقص هوش جمعی هستند – سیستمهای هماهنگی که شامل و تصمیمگیری غیرمتمرکز، عاملی و معنادار را در بین افراد و جوامع پردازش کنید تا بهترین تصمیمها را برای جمع ایجاد کنید.
هوش جمعی یا CI تنها در حیطه اختیارات انسانها نیست. شبکههای درختان که توسط میسلیوم فعال شدهاند، میتوانند ویژگیهای هوشمندی از خود نشان دهند، مواد مغذی را به اشتراک بگذارند و سیگنالهای ناراحتی را درباره خشکسالی یا حملات حشرات ارسال کنند. زنبورها و مورچه ها هوش ازدحام خود را از طریق فرآیندهای پیچیده انتخاب، مشورت و اجماع با استفاده از واژگان حرکت فیزیکی و فرمون ها نشان می دهند. انسان ها حتی تنها حیواناتی نیستند که رای می دهند. سگهای وحشی آفریقایی، هنگام تصمیمگیری در مورد جابهجایی مکانها، عطسه میکنند تا مشخص شود که آیا حد نصاب رسیده است یا خیر. با نقطه عطف تعیین شده توسط زمینه – به عنوان مثال، افراد با رتبه پایین تر به حداقل 10 عطسه نیاز دارند تا به آنچه که یک فرد رتبه بالاتر می تواند تنها با سه عطسه به دست آورد، برسد. بوفالوها، بابونها، و میرکات نیز از طریق حد نصاب، با «قوانین» منعطف بر اساس رفتار و مذاکره تصمیم میگیرند. .
اما انسانها، بر خلاف میرکتها یا مورچهها، مجبور نیستند به مسیرهای CI که زیستشناسی ما به سختی در ما کدگذاری کرده است، تکیه کنند یا منتظر بمانند تا دست آهسته و نامرئی تکامل فرآیندهای ما را تغییر می دهد. ما میتوانیم عمداً بهتر عمل کنیم، زیرا تشخیص میدهیم که پیشرفت و مشارکت نیازی به معاوضه ندارند. (این پایان نامه ای است که سازمان من، پروژه اطلاعات جمعی، پیش بینی شده است.)
نوآوری های گام به گام ما در سیستم های CI – مانند نماینده، دموکراسی دولت-ملت، بازارهای سرمایه داری و غیر سرمایه داری و تکنوکراسی بوروکراتیک- قبلاً جهان مدرن را شکل داده است. و با این حال، ما می توانیم خیلی بهتر عمل کنیم. این تظاهرات موجود هوش جمعی تنها نسخههای خام ساختارهایی هستند که ما میتوانیم بسازیم تا تصمیمات جمعی بهتری در مورد منابع جمعی بگیریم.
***
منبع : https://www.wired.com