داگلاس لنات، یک محقق هوش مصنوعی که تقریباً 40 سال تلاش کرد تا بسازد. حس به کامپیوترها، بازآفرینی قضاوت انسان در یک زمان منطقی، روز پنجشنبه در آستین، تگزاس درگذشت. او 72 سال داشت.
همسرش، مری شپرد، گفت که علت آن سرطان مجرای صفراوی است.
در در اواخر دهه 1970، دکتر لنات به عنوان استاد علوم کامپیوتر در دانشگاه استنفورد، یک A.I را توسعه داد. سیستمی که او آن را Eurisko نامید – یک کلمه یونانی به معنای “من کشف می کنم.” این برای خودکارسازی کشف مفاهیم، روشها و قوانین علمی جدید با تجزیه و تحلیل دادهها طراحی شده بود.
در سال 1981، او از این سیستم برای تجزیه و تحلیل قواعد یک نقش بسیار پیچیده استفاده کرد. -بازی به نام Traveler Trillion Credit Squadron، که در آن بازیکنان از بودجه تریلیون دلاری برای طراحی و استقرار ناوگان کشتی های جنگی استفاده کردند. بسیار شبیه شطرنج، برو و خطر! در سالهای بعد، این بازی محل اثبات ایدهآلی برای آخرین A.I بود. فن آوری.
هر شب، پس از بررسی تعداد زیادی از کتاب قوانین مسافر، Eurisko راه های جدیدی را برای برنده شدن در بازی شناسایی کرد. برخی مضحک بودند – در یک نقطه، بهترین راه برای برنده شدن، تغییر قوانین است – اما برخی دیگر امیدوارکننده بودند.
دکتر لنات هر روز صبح تنظیم می کرد سیستم، آن را از مضحک دور می کند و به سمت عملی می برد. Eurisko با هدایت عقل سلیم خود، سرانجام یک استراتژی غیرمتعارف اما قدرتمند پیدا کرد. بهجای صرف بودجه تریلیون دلاری برای کشتیهای جنگی بزرگ، متحرک و محافظتشده – همانطور که دیگر بازیکنان انجام دادند – ساخت صدها کشتی کوچک را پیشنهاد کرد که به سختی حرکت میکردند و به خوبی محافظت نمیشدند اما دارای قدرت آتش بسیار زیادی بودند.
در آخر هفته 4 ژوئیه، دکتر لنات وارد یک تورنمنت مسافرتی در نزدیکی سن متئو، کالیفرنیا شد و با چند صد بازیکن دیگر رقابت کرد. با استفاده از استراتژی Eurisko، او برنده مسابقات شد. سال بعد، برگزارکنندگان رویداد قوانین را تغییر دادند تا این استراتژی دیگر کارساز نباشد. اما پس از همکاری با Eurisko برای کشف یک رویکرد جدید، دکتر Lenat دوباره برنده مسابقات شد.
این تجربه الهام بخش پروژه جدیدی بود که او را برای چهار دهه آینده درگیر خواهد کرد.
Eurisko با اجرای دهها رایانه، میتوانست احتمالاتی را کشف کند که دکتر لنات – و سایر انسانها – نداشتند. اما به کمک قضاوت انسان نیاز داشت. او متوجه شد که ماشینها نمیتوانند واقعاً هوشمند باشند، مگر اینکه آنها نیز عقل سلیم داشته باشند.
این پروژه Cyc نام داشت. او تصمیم گرفت قوانین اساسی اما عمدتاً ناگفته ای را تعریف کند که چگونگی کارکرد جهان را مشخص می کند، از جمله همه چیز از “شما نمی توانید همزمان در دو مکان باشید” تا “وقتی یک فنجان قهوه می نوشید، پایان را باز نگه می دارید. ” او میدانست که تکمیل این پروژه چندین دهه طول میکشد – شاید قرنها. اما او مصمم بود تلاش کند.
در سال های اخیر، پروژه Cyc — و رویکرد مبتنی بر قانون به A.I. تحقیقاتی که آن را نمایندگی می کرد – در بین A.I پیشرو از اقبال خارج شده است. محققان غولهای صنعت فناوری به جای تعریف قانون به قانون، خط به خط کد، روی سیستمهایی متمرکز شدهاند که با تجزیه و تحلیل حجم عظیمی از داده های دیجیتالی مهارت ها را بیاموزید. اینگونه است که آنها چت ربات های محبوبی مانند ChatGPT می سازند.
بسیاری از محققان اکنون بر این باورند که این نوع تجزیه و تحلیل داده های گسترده در نهایت عقل و استدلال مشترک را بازتولید کنید. اما همانطور که کامپیوترهای امروزی حتی با کارهای ساده و بازی سریع و آزاد با حقیقت، دیگران بر این باورند که صنعت می تواند از دکتر لنات و تلاش بی پایان او برای ایجاد عقل سلیم با دست بیاموزد.
کن فوربوس، استاد دانشگاه نورث وسترن و A.I. محقق. “آنها می توانند بسیار مفید باشند. اما آنها دنیا را درک نمی کنند.
داگلاس بروس لنات در 13 سپتامبر 1950 در فیلادلفیا، پسر ناتان و گرترود (کوهن) لنات به دنیا آمد. . هنگامی که او 5 ساله بود، او و خانوادهاش به ویلمینگتون، دل نقل مکان کردند، جایی که پدرش، یک شیمیدان آموزش دیده، صاحب یک شرکت بطریسازی به نام لندن درای بود.
پس از پدرش با مرگ در سال 1963، او در کنار مادر و برادر بزرگترش رونالد به منطقه فیلادلفیا بزرگ بازگشت. به عنوان دانش آموز دبیرستانی در وینکوت، کار بعد از مدرسه او شامل تمیز کردن آغل غاز و قفس موش بود. برای یافتن زندگی بهتر، برنامهنویسی رایانهها را آموخت.
در دانشگاه پنسیلوانیا، سه مدرک را در چهار سال به پایان رساند – لیسانس ریاضی و فیزیک و فوق لیسانس. در ریاضیات کاربردی – قبل از رفتن به ساحل غربی برای دکترا. او برای تحصیل در رشته هوش مصنوعی در دانشگاه استنفورد ثبت نام کرد. کمیته پایان نامه او شامل سه نفر از محققانی بود که این رشته را در اواخر دهه 1950 پایه گذاری کرده بودند.
این دوره ای برای تحقیقات هوش مصنوعی بود – چیزی که بعدها A.I نامیده شد. زمستان. اما دکتر لنات در میان نسل جدیدی از محققان بود که علاقه خود را به آنچه که به یک مبارزه چندین دهه برای ایجاد ماشینهایی که میتوانند مغز را تقلید کنند، احیا کردند.
در اوایل در دهه 1980، چندین شرکت فناوری پیشرو کشور به ایجاد شرکتی برای حفظ ایالات متحده در خط مقدم تحقیقات فناوری کمک کردند: شرکت فناوری میکروالکترونیک و کامپیوتر یا M.C.C. به رهبری دریاسالار بابی ری اینمن – مدیر سابق اطلاعات نیروی دریایی، مدیر سابق N.S.A. و معاون سابق C.I.A. — شرکت دکتر لنات را به عنوان دانشمند ارشد خود در سال 1984 استخدام کرد. از دفتر مرکزی جدید شرکت در آستین، تگزاس، او کار بر روی موتور عقل سلیم خود را آغاز کرد.
دو سال بعدها، او به مجله تایم گفت که این پروژه به 350 سال کار انسانی نیاز دارد تا حتی به موفقیت نزدیک شود. این یک دست کم گرفتن بسیار بود.
در سال 1994، زمانی که زمستان دیگری از راه رسید، دکتر لنات پروژه را به یک شرکت جدید به نام Cycorp تبدیل کرد. او که توسط سازمانهای مختلف دولتی و شرکتهای خصوصی تامین مالی میشد، ساخت موتور عقل سلیم خود را تا زمان مرگ ادامه داد. او و همکارانش بیش از 2000 سال انسانی را صرف این پروژه کردند و بیش از 25 میلیون قانون نوشتند.
علاوه بر همسر و برادرش، دکتر لنات از اولین ازدواجش که به طلاق ختم شد، یک دختر به نام نیکول دانیل هرمانسون به جای مانده است. و دو نوه دختری.
او یک مسافر سرسخت بود و از بیش از 100 کشور و هر هفت قاره دیدن کرد. خانم شپرد گفت که پس از سوزاندن، قصد دارد ترتیبی دهد که برخی از بقایای او در ماه پراکنده شود.
در پاییز، در ماه جولای، دکتر لنات از دکتر مارکوس خواست تا به او کمک کند تا مقاله را تمام کند. . نسخه کوتاه شده بود یک ماه قبل از مرگش منتشر شد. دکتر مارکوس گفت: «او پروژهای را برعهده گرفت که هیچ کس جرات انجام آن را نداشت. او هرگز به طور کامل موفق نشد. اما او حداقل بخشی از راه را به ما نشان داد.”